روایتی از ورود کولیها به تهران/ آذریها چطور جای کولیها را در بهبودی گرفتند؟
تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۴۹۸۵۹
همشهری نوشت: وارد خیابان و کوچههای فرعی بهبودی که میشوید، نمای آجری و خاص، مثل مسیری است که شما را به خاطرات تاریخی میبرد؛ به روزهایی که کولیها با ورودشان به پایتخت زمینهای زراعی را برای سکونت انتخاب کردند، درحالیکه دولت وقت برای این محدوده برنامههای زیادی داشت. اما این همه ماجرای خیابان بهبودی نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خیابان بهبودی یکی از معابر قدیمی جنوب منطقه دو است که در نزدیکی خیابانهای اصلی و نمادین پایتخت مانند ستارخان در شمال و آزادی در جنوب قرار دارد.
وقتی از خیابان آزادی وارد بهبودی میشوید، با دیدن ردیف مغازههای کوچک و قدیمی و کاسبانی که سالهاست در این معبر به کسب و کار مشغولند، به نشانههایی از گذشتهای دور این محدوده میرسید.
مردم و کاسبان قدیمی این خیابان حرفهای زیادی برای گفتن دارند. آنها برای شما خواهند گفت که این خیابان ظرف کمتر از ۴۰ سال بافت روستاییاش را رها کرد و رخت بافت شهری به تن کرد.
در زمین این ساختمانها در گذشته کولیها سکونت داشتند
ورود کولیها به پایتخت
خیابان بهبودی حدود ۶۰ سال قبل، جزو اراضی روستای طرشت بود که کولی ها با ورود به پایتخت ساکن آن شدند.
«رضا نوری»، ساکن قدیمی خیابان بهبودی، هنوز تصویر کولیهای اطراف خیابان را به یاد دارد. او تعریف میکند که در دهه ۳۰ خیابان بهبودی یک جاده خاکی بود. اطراف آن باغها و زمینهای مزروعی قرار داشت.
در قسمت غربی خیابان حدود ۲ هزار نفر از کولیهای بختیاری ساکن بودند. آنها در چادرهای نمدی سیاهنگ، با گاو و گوسفند و سگهایشان زندگی میکردند.
در محل زندگی کولیها، رودخانهای به عرض ۳۵متر بود که آب آن از روردخانه فرحزاد میآمد و تا جنوب شهر امتداد داشت.
رضا نوری در حالی که به ساختمان قدیمی ابتدای خیابان بهبودی اشاره میکند میگوید: «این ساختمان از بقایای باغهای قدیمی اطراف خیابان بهبودی است. حدود ۵۰ سال قبل کولیها در همین محل ساکن بودند.»
خروج کولیها با ساخت ساختمانهای آجری
خیابان بهبودی به مرور و با گسترش شهرنشینی در تهران شکل میگیرد. «رضا نوری» تعریف میکند که وقتی خیابان بهبودی جاده خاکی بود، خیابان آزادی یا همان «آیزنهاور» سابق وجود داشت. خیابان بهبودی هم به نام شاپورغلامرضا، برادر شاه، شهرت داشت.
اوایل دهه ۴۰ شهرداری وقت خیابان بهبودی را آسفالت کرد و برای گسترش شهرنشینی در این خیابان، تعدادی ساختمان سازمانی دوطبقه با نمای آجر بهمنی در ۸ بلوک برای کارمندان ژاندارمری ساخت تا خیابان از حالت باغ و کشتزار بهصورت محل سکونت شهری درآید.
با ساخت ساختمانها، دولت وقت به کولیها اعلام کرد که از این منطقه بروند. به مرور باغها و کشتزارها هم خشک شدند. در این میان نخستین افرادی که در خیابان سکونت پیدا کردند؛ مهاجران آذری و یزدی بودند. نام خیابان هم به دلیل سکونت دکتر «مهرداد بهبودی»، از طبیبان دربار، به نام دکتر بهبودی تغییر یافت.
کسب و کارهایی که در محدوده خیابان شکل گرفتند
وقتی کاسبی رونق گرفت
خانواده «مستعان» از نخستین ساکنان خیابان بهبودی بودند. آن زمان آنقدر خیابان خلوت بود که مادر «علی مستعان» اجازه نمیداد علی غروبها در کوچه بازی کند.
علی مستعان تمام سالهای زندگیاش را در همین خیابان بهبودی گذرانده و حالا هم کاسب همین خیابان است: «حدود ۴۰ سال پیش در خیابان بهبودی خانههای مسکونی با متراژهای بزرگ و باغمانند وجود داشت. چند مغازه هم دیده میشد.»
او آدامسهای خروسنشان و آبنباتهای رنگی دکان آقا رضا را به یاد میآورد که با پول تو جیبیاش میخرید. هیاهوی بازی با بچههای خیابان بهبودی در گوشش میپیچد. بازیهایشان الک دولک، زوو... بود.
کمی که بزرگتر شد؛ خیابان بهبودی تغییر کرد. به مرور تعداد مغازهها بیشتر شد. ابتدای خیابان به بورس لوازم خانگی تبدیل شد. بعد شغلهایی که امروزه کمتر نشانی از آنها را در خیابان مشاهده میکنیم مانند لحافدوزی، نفتفروشی، آهنگری، نجاری و... هم آمدند.
ماجرای قلعه چه بود؟
کاسبهای قدیمی خیابان بهبودی از درختان تبریزی و چنار و جویهای پراز آب ۲ طرف خیابان میگویند که دیگر وجود ندارد. همچنین گویا ۳ میدان درابتدا، میانه و آخر خیابان بهبودی وجود داشت که محل عرضه میوه باغهای اطراف خیابان بهبودی بود.
یکی از کاسبان قدیمی میگوید: «آن زمان رسم بود که مردم در خانه، میوه خشک کنند.» او از انگورهای سبز میگوید که برای خشک شدن از سقف آویزان میکردند. البته هنوز هم در میوهفروشیهای خیابان بهبودی انگورهای سبز آویزان را میبینید.
همچنین روبهروی میدان میوه در وسط خیابان بهبودی زمین وسیعی بود که به قلعه شهرت داشت. قلعه ۲ دروازه داشت. در قلعه گوسفندان را جمع میکردند و برای ذبح میبردند.
همچنین گرمابه میرعبدالله خان، کارگاه نجاری، خراطی، مبلسازی، تعمیرات چرخخیاطی، کارخانه پیچ و مهرهسازی و... هم در این خیابان بوده که دیگر نشانی از آنها نیست.
این را هم اضافه کنیم که حدود سالهای ۱۳۶۲ نام خیابان دکتر بهبودی به خیابان شهید دوران دفاع مقدس، امیرسرلشکر «بدایار بهبودی» تغییر یافت.
نمایی از خیابان بهبودی در دهه ۸۰، برج میلاد هنوز کامل نشده و کوه ها پر از برف اند
تابلوی خیابان به نام سرلشکر بدایار بهبودی
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: خیابان بهبودی کولی ها باغ ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۴۹۸۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چگونه واگن اسبی در دستانداز رضاشاه افتاد؟
«خط بازار» نخستین خط حمل و نقل عمومی تهران بود که سال ١٢٦٨ از بازار تا انتهای خیابان لالهزار با استفاده از واگن اسبی با گنجایش ۵٠ مسافر راهاندازی شد.
به گزارش همشهری آنلاین، علاوه بر خط بازار، ۴خط دیگر هم مسافران را جابهجا میکردند، از جمله «خط شاهعبدالعظیم» و «خط باغشاه». خط شاهعبدالعظیم از مسیر ناصریه (خیابان ناصرخسرو فعلی)، چراغ برق (خیابان امیرکبیر) و خیابان ری میگذشت و به ایستگاه ماشیندودی ختم میشد.
خط باغشاه هم از بازار شروع میشد و به دروازه باغشاه و روبهروی ساختمان مجلس فعلی میرسید. نصرالله حدادی، تهرانشناس، درباره چگونگی جمعشدن این خط که خیلی اتفاقی بهنظر میآید، میگوید: «رضاشاه دستور برچیدن این خط را داد. او وقتی با ماشین اختصاصی از خیابان باغشاه میگذشت، چرخ ماشینی که او را میبرد، در گودال مسیر واگن اسبی افتاد و ناراحتش کرد و برای همین فیالفور به بوذرجمهری، شهردار وقت، دستور داد تا این خط را جمعآوری کنند. فردای آن روز تراورسها و ریلهای آهنی از باغشاه تا توپخانه را کندند و مسافران این خط را غافلگیر کردند.»
همچنین مسافرانی که از چهارراه حسنآباد به سمت دروازه قزوین سوار واگن اسبی میشدند از «خط دروازه قزوین» استفاده میکردند و میدان اعدام تا ماشیندودی هم خط بعدی بود. او در ادامه میگوید: «در سال ۱۳۰۸ واگنهای اسبی جمعآوری شد و دولت تصمیم گرفت برای نخستین بار سرویس حمل و نقل عمومی برای شهر تهران ایجاد کند. به همین دلیل چند دستگاه اتوبوس از خارج خریداری شد. ولی تا حدود سال ۱۳۲۰ درشکهها همچنان جزء وسایل نقلیه تهران محسوب میشدند. تعداد اتومبیلها و موتورسیکلتهای تهران در سال۱۳۰۰ فقط ۶۰۰ دستگاه بود که همچنان جزء وسایل نقلیه تهران محسوب میشدند. در این فاصله زمانی تا سال ۱۳۲۰ تعداد اتومبیل و موتورسیکلت به ۷۰۰ دستگاه رسید و ۱۳سال بعد از آن تعداد وسایل نقلیه از مرز ۸۰هزار دستگاه گذشت.»